یه روز یه معلم به دانش آموز خود عکس پای یک حیوانی را نشان داد واز او نام حیوان را پرسید . دانش آموز هر چقدر به عکس نگاه کرد نتوانست نامش را بگوید .معلم با عصبانیت به او گفت: اسمت را بگو تا برایت یک صفر بگذارم. دانش آموز کفشهایش را در آورد و به معلم خود گفت: شما هم از روی پای من بگویید اسم من چیست.
±±±±±±±±±±±±±±±±±±
این هم ترانه ای که بسیجیان عزیز لطف کردن برای روز خواهر آماده کردن : خواهرم در کوچه آرایش مکن از جوانان سلب آسایش مکن گیسوان از روسری بیرون مریز بر مسیر دیدگان افسون مریز خواهرم دیگر تو کودک نیستی فاش می گویم عروسک نیستی خواهرم ، این لباس تنگ چیست؟ پوشش چسبان
±±±±±±±±±±±±±±±±±±
لره زن سبزه میگیره ,گره اش میزنه!
±±±±±±±±±±±±±±±±±±
به لره میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه : تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار،
تن پیر، تن پیغمبر،تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!
±±±±±±±±±±±±±±±±±±
تر که می ره بانک وام بگیره، ضامن نداشت، منفجر می شه!
±±±±±±±±±±±±±±±±±±
تر که دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده رو دو شش ، داشته می برده بالای ساختمون . صاحب کارش بهش میگه: احمق جون تو که فرقون داری، چرا اینا رو میگذاری رو کولت؟ ! ترکه میگه : ایلده اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم رو اذیت می کرد!
±±±±±±±±±±±±±±±±±±
تر که ماشینش تو برف گیر میکنه. زنجیر نداشته سینه میزنه
±±±±±±±±±±±±±±±±±±
از یک معتاد میپرسن چطور شد که معتاد شدی؟ میگه با بچه ها قرار گزاشتیم روزهای تعطیل تفریحی بکشیم یه هویی خوردیم به عیدنوروز
کلمات کلیدی: